نظریه های روان درمانی
تاریخچه - چارچوب نظری - کاربرد

این روش درمانگری پویشی را دانشمند ایرانی ، حبیب دوانلو ، طراحی کرده که در آن ، روش بلند مدت ، کم اثر ، سازمان نیافته و نامشخص تحلیل روانی به یک روش کوتاه مدت، اثر بخش، سازمان یافته و روشن تبدیل شده است (قربانی1387). که موجب تسهیل حل و فصل سریع طیف گسترده ای از اختلالات احساسی می شود. مداخلات ISTDP به طور خاص برای برطرف کردن اضطراب ،افسردگی ، اختلالات شخصیت ، مشکلات ارتباطی ، شکایات جسمانی که نتیجه ی واکنش به استرس های احساسی می باشد( مثل سردرد) و همچینین الگوهای رفتاری مخرب طراحی شده است.ISTDP   بر این باور است که مشکلات میان فردی و یا آسیب های روانی ریشه در دوران کودکی و دلبستگی های اولیه دارد.



ادامه مطلب ...

اولین پیشگام روان کاوی که به منظور کوتاه تر کردن مدت درمان کلاسیک، به بررسی تغییراتی در فن روان کاوی پرداخت، ساندرو فرنتزی بود که در حدود سال 1918، درمانی را ابداع کرد که آنرا درمان فعال نامید. فرنتزی ادعا کرد که این روش فقط از الگوی فروید تبعیت می کند و به بیانیه ای که فروید در 1918، ارائه کرده بود، اشاره کرد؛ این بیانیه ادعا می کرد که در بعضی موارد ترس مرضی یا روان نژندی وسواسی ، ممکن است لازم شود تا برای پیشرفت درمان، جهت تحریک بیمار برای روبرو شدن با ترس مرضی یا اضطراب، روش های فعال به کار گرفته شوند. فرنتزی، در عین حال خاطر نشان کرد که به کارگیری درمان فعال، در واقع در خود روند روانکاوی نهادینه است، در هر زمان که تفسیری ارائه می شود، دخالتی فعال در عملکرد روانی بیمارصورت می گیرد و ظهور افکاری که ممکن بود در غیر این صورت ناخودآگاه بماند، تسهیل می شود.

فرنتزی به تجربه انواع متنوع فعالیت در شرایط روان تحلیلی ادامه داد، برخی تشویقی و بقیه بازدارنده بودند. تلاش های ترمیمی از طرف فرنتزی عبارت است از بغل کردن ، بوسیدن، و نوازش کردن غیر شهوانی بیمارانش. فرنتزی بعدها این فنون را کنار گذاشت، اما هیچ وقت از تلاش های خود در جهت ادامه نوع فعال تری از درمان تحلیلی دست برنداشت.

 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد
پيوندها